فضولیای گل کرده ی هویار
سلام خاله جونی بعد 3 هفته بالاخره سرم خلوت شد و تونستم بیام نت یه هفته ای که تو مراسمات محرم بودیم دو هفتشم که خونه شما بودم نشد بیام ...هویار تورو خدا زبون وا کن به مامان بگو نت و وصل کنه خسته شدم اینقد بهش گفتم ولی به جاش کلی عکس و حرف دارم واست از شیطونیات تو ادامه مطلب بخونید دوتا دندون شیطونت که در اومدن مامان آش دندونی درس کرد و واسه چنتا از همسایههای ساختمون برد دو تاشون واست اینارو فرستادن خب اینجا که مشخصه ماشینا خراب شده و پسر ما داره تعمیرشون میکنه اخه پسر ما استااااده این کاراست از فضولیای این پسرم هر چی بگم کم گفتم صبح که از خواب پا میشه تو اشپزخونست تا بخوابه نمیدونم چرا علاقه ...
نویسنده :
خاله جونش
2:13